لحظه طلایی برای شهید حمیدرضا الداغی چه بود؟
تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۷۰۵۴۴
گروه زندگی- راضیه ابراهیمی: برخی حرفها مستقیم میروند مینشینند روی طاقچه دل آدم، مثل همین حرفهای «حجت الاسلام عالی»، آنجا که گفته بود:«یکی از چیزهایی که برکت که هیچ ، جذبههای خدا را میآورند برای آدم و آدم را میبرند بالا و آدم محبوب خدا میشود و زندگی آدم زیر و رو میشود،انجام عمل صالح در لحظه هست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک عمل صالح در یک لحظه، زندگی سیّد مسجد سیّد اصفهان را زیر و رو کرد
خوب که نگاه میکنیم، میبینیم کم نیست روایتهای عبرت آموز از افرادی که همان یک لحظه طلایی را دَریافتند و عوضش همه جوره دُر یافتند. مثلا همین مسجد سید معروف اصفهان، که قبر «سید محمد باقر شفتی» در آنجاست، مسجد هم به خاطر اوست، ماجرایش طبق قول «حجت الاسلام عالی» از این قرار است که:«ایشان زمان قاجار فقیر محض بود، یک مرتبه بعد از مدت ها یک پولی گیرش آمد، گوشت خرید، در راه که داشت می آمد دید یک سگی به قدری لاغر است که انگار استخوان هایش هم معلوم است، ایشان گوشتی که در دستش بود ، درست انداخت جلوی سگ ، یعنی نایستاد که معامله کند با خدا. آن سگ گوشت را خورد. انگار با گوشه چشم میخواست از او تشکر کند.از آن به بعد زندگی سیدشفتی از این رو به آن رو شد. این مجتهد مسلم حکومت داشت در اصفهان .ثروتش به قدری بود که وقتی فقرا میآمدند در خانه او چنگ چنگ پول میداد به مردم، نمیشمرد . ثروت عجیبی خدا به او داد .حکومت قاجار بدون اجازه او در منطقه اصفهان نمیتوانست کاری بکند، اینقدر محبوب بود. این همان آدم یه لا قبایی بود که در نجف هیچ چیز نداشت ، یک عمل صالح در یک لحظه کرد این طور زیر و رو شد .»
نمایی از مسجد سید اصفهان.سید شفتی در ازای زندگی که به یک سگ و توله هایش بخشید، صاحب ثروتی زیاد شد و با پول هنگفتی که در هر بار تجارت پارچه عایدش می شد توانست این شاهکار معماری قرن سیزدهم را بنا کند.( قبر سید هم همانجاست )
مادر شهیدی که هرصبح قبل از صبحانه خودش به پرندگان دانه میدهد
نکته مهم ماجرا این جاست که عمل صالح در لحظه،لزوما هم یک کار خارق العاده نیست. گفتگویی داشتم با مادر شهید «نادر فهندژ»، وقتی از او پرسیدم به نظر خودتان کدام کار یا نیت شما باعث شد که لطف خدا و منزلت مادر شهید شدن شامل حال شما شود، سوالم را این گونه جواب داد:«قطعا در درجه اول همه لطف خداست، اما من از دوران جوانی تا الان که سن و سالی از من گذشته کار کوچک ثابتی را انجام میدادم و آن این بود که هر روز صبح برای پرندگان اطراف خانه مان دانه میریختم و هنوز هم هر روز صبح، اولین کاری که قبل از شروع کارهای روزمره انجام میدهم همین است،سعی میکنم قبل از صبحانه خوردن خودم این کار را انجام دهم.»
کاری که فقط شهید آرمان علی وردی قبول کرد
کمی جلوتر برویم، صحبت دوستان شهید« آرمان علی وردی» بحث انجام عمل صالح در لحظه را قابل تامّل تر میکند، دوستان این شهید گفته بودند شب قدر سال قبل، توی هیئت گفتند یک نفر نیاز است که بچههای کوچک را از دم درببرد تا مهدکودک هیئت.همه گفتیم ما میخواهیم قرآن سربگیریم وقبول نکردیم. اما آرمان قبول کرد و کل شب احیا فقط دم در ایستاده بود و بچهها را تا مهدکودک میبرد!
خلق اثر هنرمندی که تمنّایش خادم کفشداری حرم امام رضا(ع) است
البته کم نیستند آدمهای معمولی دور و برمان که خوب هوای لحظههایشان را دارند.مثل «احمد منصوب»،همان هنرمند نقاش و کاربلد، که شب قدر بیست و سوم همین امسال از ابتدای مراسم احیا، با تابلویی بزرگ و تجهیزاتش در صحن قدس حاضر شد تا در شب احیایی که فردایش هم راهپیمایی روز قدس شب زنده داران لازم بود، اثری چشم نواز و البته روح نواز خلق کند از چهره سه شهید راه آزادی قدس و مقاومت یعنی «حاج قاسم سلیمانی»، «عماد مغنیه» و «فتحی شقاقی»، تا در حد خویش سهمی داشته باشد در به وجود آوردن حال خوب و تصمیم خوب برای زائرین شب زنده دار. احمد منصوب کارشناسی ارشد نقاشی خوانده، وقتی از او پرسیدم فرض کنید قرار باشد امام رضا علیه السلام در قبال خلق این اثر دلنشین، یک در خواست شخصی تان را برآورده کند، خواسته تان چیست؟ هنرمند خوش سلیقه و کاربلد گفت:«تمنّا دارم خادم افتخاری کفشداری حرم اما رضا(ع)بشوم، امید که به لطف و کرمش محقّق شود.». خدا را چه دیدید، شاید هم اجر دنیوی این هنرمند خوش نیّت و زبردست همین شد.
اثر هنری احمد منصوب در صحن قدس حرم امام رضا-شب قدر بیست و سوم- ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲
لحظه طلایی برای شهید خوش غیرت
بازهم جلوتر برویم، به اردیبهشت ماه به همین جمعه پیشین، ساعت نه و نیم شب، در خیابان ابوریحان سبزوار. آنجا که سه پسر افتاده اند به جان دو دختر، یکیشان دستش را چنگک کرده دور مچ دست یکی از دخترها و به زور او را میکشد سمت ماشین. آنجا که «حمیدرضا الداغی» هم میتوانست مثل بعضیها در نهایت با یک وجدان به درد آمده خودش را قاطی معرکه نکند، یا ته تهش زنگ بزند ۱۱۰ یا جای دیگر برای کمک رسانی، یا اینکه حداقل بعداز خوردن اولین ضربات چاقو معرکه را ترک کند و فرار کند، اما شهید خوش غیرت که اتفاقا اینبار نه طلبه بود و نه بسیجی، لحظه طلایی اش را درمی یابد و مردانه وارد معرکه میشود و پناهی میشود برای دخترهای اسیر در دست چند هوسباز، و نه با اتفاق، که با انتخاب ،شهید میشود. کاش ما هم هوای لحظه هایمان را بیشتر داشته باشیم به همین قشنگی، به همین زلالی، دقیقا به همین زلالی...
شهید الداغی بازیکن سابق هندبال کشور و عضو تیم دانشگاه تربت جام هم بوده است. نفر اول ایستاده از سمت چپ، شهید حمید الداغی
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: حمیدرضا الداغی آرمان علی وردی امر به معروف عمل صالح لحظه طلایی زیر و رو یک لحظه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۷۰۵۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حراج توپ طلایی که مافیا از مارادونا دزدید!
به گزارش "ورزش سه"، توپ طلای سال 1986 که به دیهگو مارادونای فقید اهدا شده بود سالها گم شده بود. امروز اعلام شد که این توپ طلا به زودی در پاریس به حراج گذاشته خواهد شد و گمان میرود با قیمتی چند میلیون دلاری فروخته شود.
توپ طلای گمشده مارادونا به داستانی اسرارآمیز تبدیل شده و در نهایت اعلام شد که یک کلکسیونر این توپ طلا را به شکل اتفاقی پیدا کرده است.
حراجی Aguttes در فرانسه امروز اعلام کرد توپ طلای 1986 دیهگو مارادونا را در ماه ژوئن به صورت مکانیسم حراج به فروش خواهد گذاشت. درحالیکه قیمت اولیه این توپ طلا اعلام نشده، ولی کارشناسان معتقد هستند قیمت نهایی آن چند میلیون دلار خواهد بود. مالک فعلی این توپ طلا یک گالریدار معمولی است که آن را به به صورت اتفاقی پیدا کرده است.
جالب اینجاست که توپ طلا تا اواسط دهه 90 تنها به فوتبالیستهای اروپایی اهدا میشد ولی دیهگو بعد از درخشش استثنایی در جام جهانی 1986 که باعث شد او عملا یکتنه آرژانتین را به جام برساند توپ طلا را دریافت کرد.
بعد از درخشش خارقالعاده مارادونا، فرانس فوتبال به عنوان برگزارکننده مراسم توپ طلا با فیفا و آدیداس، به عنوان اسپانسر اصلی مراسم، به این توافق رسیدند که برای مارادونا استثنا قائل شده و توپ طلا را به او تقدیم کنند.
فارغ از ارزش ذاتی این توپ طلا، ماجرای عجیب و غریب و اسرارآمیز آن باعث شده به یک توپ طلا خاص تبدیل شود. توپ طلای 1986 توسط دیهگو در شهر ناپل در صندوق امانات یک بانک نگهداری میشد، ولی در سال 1989 گروهی به آن بانک دستبرد زدند. گروهی که در ایتالیا فاش شد متعلق به مافیای این کشور بودهاند.
از آن زمان بود که توپ طلای مارادونا ناپدید شده و هیچ سرنخی از آن در دست نبود. با اینکه چند نفر از سارقان بعدها مدعی شدند که توپ طلای مارادونا ذوب شده است ولی فرانس فوتبال این ادعا را رد کرد و گفت توپ طلا از برنز ساخته میشود و نه طلا. در نتیجه فلز به کار رفته در آن ارزشی برای سارقان نداشته است.
بعد از بیست و شش سال، یک کلکسیونر معمولی که تنها نام کوچکش فاش شده و عبدالحمید نام دارد، اعلام کرد که این توپ طلا را در یک گالری به صورت اتفاقی پیدا کرده و به مبلغی اندک خریداری کرده است.
این کلکسیونر فرانسوی-الجزایری گفت تا چند سال نمیدانسته در واقع توپ طلای اصلی مارادونا را در اختیار دارد. او این توپ را در اختیار کارشناسان بررسی آثار هنری-تاریخی گذاشت و آنها تایید کردند که توپ طلای در اختیار او همان توپ طلای اصلی مارادوناست. بعد از شکایتهایی که در فرانسه علیه عبدالحمید شد دادگاه این کشور گفت طبق قوانین فرانسه او مالک برحق این توپ طلاست. به زودی عبدالحمید توپ طلای مارادونای بزرگ را به قیمت چند میلیون دلار خواهد فروخت.